گفته های هادی مرزبان
هادی مرزبان: به کوری چشم دشمنان باز هم از متنهای رادی کار میکنم
به گزارش ایسنا، در این مراسم که عصر روز 18 مهرماه در تئاتر شهر برگزار شد، محمد چرمشیر، هادی مرزبان، صدرالدین شجره و علیرضا پارسی، از سوی بنیاد رادی تقدیر شدند.
محمد چرمشیر نمایشنامه نویس که تقدیرنامه خود را از ایرج راد دریافت کرد، خطاب به حمیده بانو عنقا همسر زنده یاد اکبر رادی گفت: من برخلاف همکارانم در چند سالی که فعالیت هنری دارم جایزهای نگرفتهام. یک بار مدال نوشین به من اهدا شد که به آن افتخار میکنم و تقدیرنامهای که امروز از طرف آقای رادی دریافت کردم جای عزیزی برایم خواهد داشت.
او ادامه داد: رادی خیلی زود از بین ما رفت اگر میبود قطعا بیش از اینها از او میآموختیم. باورندارم کسی در ادبیات نمایشی ما از زیر شنل اکبر رادی بیرون مانده باشد. نمایشنامه نویسی ایران و همه ما به او مدیون هستیم و سرافرازم که لایق دریافت این تقدیرنامه بودهام.
در ادامه حمیده بانو عنقاء با تقدیر از هادی مرزبان که بیشترین نمایشنامههای رادی را به صحنه برده است، گفت: آقای مرزبان جزو خانواده ما هستند. سی سال زمان کمی نیست که من خدمت ایشان هستم و ایشان در خدمت آثار رادی.
هادی مرزبان نیز با بیان خاطرهای از اکبر رادی و حساسیتی که بر واژگان و ریتم نمایشنامههایش داشته است، ادامه داد: سی سال پیش نمایشنامه «پلکان» را روی صحنه بردم و همکاری ما آغاز شد. یاد رادی به خیر که همیشه خاطرهاش با ماست.
او که چندی پیش برای اجرای نمایشنامه دیگری از رادی با نام «تانگوی تخمرغ داغ» در دادسرا حاضر شده بود، با اشاره به توقیف چند روزه این نمایش و ناراحتی مغزی که برای خودش پیش آمد توضیح داد: یک نفر شیطنت کرده بود و گفته بود فرزانه کابلی و هادی مرزبان در این نمایش هستند و نامش هم که تانگو است. بنابراین برای ما وضعیت دشواری ایجادکرد.
مرزبان اضافه کرد: آقای رادی در مقدمه این نمایشنامه توضیح داده است که نام متن را از نمایشنامه دیگری گرفته که یادآور یکی از شکنجههای مردان در دوره پهلوی و ساواک است در این نمایشنامه هیچ تانگویی وجود ندارد.
این کارگردان تئاتر از همراهی معاونت هنری و مرکز هنرهای نمایشی که در تمام جلسات دادگاه در کنار او بودهاند سپاسگزاری کرد و افزود: در آن چند روز از شدت فشار گریه میکردم و این فشارآنقدر زیاد شد که یک روز از مرکز هنرهای نمایشی راهی بیمارستان شدم و امروز که در کنار شما هستم باید بگویم که از آن دنیا دیپورت (اخراج) شدم. تا لب مرز رفتم اما قبولم نکردند. به همت گروه دوستانم و به کوری چشمان دشمنان تا وقتی باشم رادی کار میکنم.
در ادامه این برنامه لوح تقدیر صدرالدین شجره هنرمند پیشکسوت رادیو و تئاتر توسط بهزاد صدیقی مدیر داخلی بنیاد اکبر رادی اهدا شد.
شجره نیز با بیان خاطرهای کوتاه از اکبر رادی گفت: حساسیت او بر واژگانش سبب شد آوا شناسی را از او بیاموزم. آقای رادی تعریف زیبایی از هنر داشت و میگفت هنرمند منشور میراث تاریخ است. مشعلی است در دست تو که آهسته میسوزد شهابی است بلند که در شبی تاریک از جان مردم جهیده است.
علیرضا پارسی بازیگر وکارگردانی که در رشت فعالیت میکند نیز از دیگر هنرمندانی بود که در این برنامه تقدیر شد.
در این برنامه حمیده بانو عنقاء بخش کوتاهی از آخرین مصاحبه اکبر رادی را خواند.
سپس عطاالله کوپال نمایشنامه نویس و پژوهشگر تئاتر و مدیرعامل بنیاد رادی توضیحاتی درباره شکل گیری این بنیاد ارائه کرد و مهمترین رویکرد آن را پژوهش در تئاتر ایران نامید.
او در این برنامه خطاب به وزارت ارشاد مرکز هنرهای نمایشی و هرکس صدایش را میشنود، درخواست کرد روز 10 مهر که سالروزتولد اکبر رادی است به عنوان روز نمایشنامه نویسی در ایران ثبت شود.
کوپال توضیح داد: ابتدا قصد داشتیم در این برنامه چند سخنرانی علمی داشته باشیم اما بعدا ترجیح دادیم به جای سخنرانی، گفت وگوی دوستانهای با دکتر بهروز بختیاری پژوهشگر و مدیر گروه تئاتر دانشکده هنرهای زیبا داشته باشیم.
در این گفتوگو بختیاری گفت: اگرفقط برای جشن تولد رادی این جا جمع شدهایم باید در کارمان تجدید نظر کنیم چون برای هر طفلی جشن تولد برگزار میشود. اما باید ببینیم تولد رادی چه تفاوتی با دیگر تولدها دارد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید ثابت کنیم رادی در ذهن مردم کشورش عزیز و زنده است و هر سال بزرگتر میشود.
بختیاری با اشاره به توجه کشورهای خارجی به فرهیختگان هنریشان خاطرنشان کرد: اگر لیاقتهای هنرمند بزرگی مانند رادی به درستی شناخته شود، مراسم تولد او را باید در ورزشگاه 100 هزار نفره برگزار کنیم. وظیفه ما استادان دانشگاه است که او را وارد عرصه علم کنیم تا مانند شکسپیر برای خودش کرسی و ژورنال تخصصی داشته باشد.
این پژوهشگر خطاب به بنیاد رادی گفت: تا وقتی ندانیم درباره فعالیتهای رادی چه پژوهشهایی انجام شده، راه به بیراهه میبریم. بنابراین در گام اول لازم است یک کتابشناسی مربوط به رادی با تمام جزئیات نوشته شود و براساس آن بنیاد میتواند حمایتهای معنوی خود را از دیگر فعالیتها انجام بدهد.
او در پاسخ به پرسش کوپال مبنی بر ماندگاری بنیاد رادی توضیح داد: برای این کار باید به بچههای تئاتر باج بدهیم و نه هیچ دولت و دانشگاهی. همایش سوم مقالات رادی شناسی برگزار شده اما هنوز کتابش منتشر نشده است. چون انتشار این آثار برای ناشران توجیه اقتصادی ندارد اما اگر اطلاع رسانی درستی انجام دهیم و شیوههای دیگری را مدنظر قرار بدهیم میتوانیم بنیاد رادی را سرپا نگه داریم.
همچنین بهزاد صدیقی مدیر داخلی بنیاد رادی و مسئول روابط عمومی و بین الملل این بنیاد گزارشی درباره عملکرد بنیاد رادی ارائه کرد و افزود: حدود 7 سال از آغاز فعالیت این بنیاد میگذرد اما متاسفانه هنوز مجوز ثبت آن از سوی وزارت ارشاد صادر نشده است.
او یادآور شد:آخرین بارهفته پیش به ارشاد مراجعه کردیم اما باز هم ایراداتی به پرونده گرفتند که امیدواریم آخرین ایرادات باشد.
او به برگزاری جلسات نمایشنامه خوانی و همایش پژوهشی رادی شناسی به عنوان یکی از مهمترین فعالیتهای این بنیاد اشاره و اظهار امیدواری کرد: سال 94 این همایش با همکاری دانشکدههای هنری و مراجع ذی ربط و در دو بخش پژوهشی و مسابقه نمایشنامه نویسی برگزار شود.
صدیقی همچنین ترجمه آثار اکبر رادی را دیگر رویکرد این بنیاد معرفی کرد که این بخش از فعالیتها با همکاری فریندخت زاهدی، استاد دانشگاه و دیگر عضو هیات مدیره بنیاد رادی انجام میشود.
او اظهار امیدواری کرد: آثار اکبر رادی به زودی ترجمه شود و به بازارهای تئاتر جهان راه یابد.
صدیقی در پایان سخنانش همچنین اظهار امیدواری کرد: جلسات بعدی بنیاد رادی در شهر رشت که زادگان اکبر رادی است، برگزار شود.
در این برنامه که با حضور هنرمندانی همچون دانیال حکیمی، امین زندگانی، ایوب آقاخانی، حسین کیانی، حسین مسافر آستانه، فرامرز طالبی، حمیدرضا نعیمی، بهاره رهنما، بهرام ابراهیمی، دلارا نوشین و... برگزار شد، بخش کوتاهی از نماینشامه «آهسته با گل سرخ» اثر زنده یاد رادی با کارگردانی فریدون محرابی روخوانی شد.
همچنین حسین طاهری مدیراداره کل هنرهای نمایشی هم در میانه برنامه به جمع حاضران پیوست.
اکبر رادی با نگارش نمایشنامههایی همچون «روزنه آبی»،«صیادان»،«آهسته با گل سرخ»،«لبخند باشکوه آقای گیل»،«ملودی شهر بارانی»،«منجی در صبح نمناک»،«آمیزقلمدون»،«شب بخیر جناب کنت»،«باغ شبنمای ما»،«از پشت شیشهها»،«شب روی سنگ فرش خیس» و ... در کنار بهرام بیضایی و غلامحسین ساعدی یکی از ستونهای اصلی ادبیات نمایشی ایران است.
| زمان انتشار: ۱۳۹۳/۷/۱۹ - ۱۴:۲۸:۳۵ |